وبگاه شخصی سعید هراسانی

این وبلاگ شخصی و تنها بیان کننده افکار، یادداشت ها و مقالات نویسنده می باشد

وبگاه شخصی سعید هراسانی

این وبلاگ شخصی و تنها بیان کننده افکار، یادداشت ها و مقالات نویسنده می باشد

وبگاه شخصی سعید هراسانی

سعید هراسانی
دانشجوی ارشد مطالعات توسعه دانشگاه تهران
saeid Harasani
Graduate student of Development Studies at university of Tehran
E.mail: saeid.harasani@yahoo.com
Good Luck

https://t.me/saeidharasani_ch

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مارکسیسم» ثبت شده است

فلسفه حق: آزادی و برابری

سعید هراسانی | چهارشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۳، ۰۴:۰۰ ب.ظ

اشاره: چندی پیش گفتاری با عنوان «آزادی و برابری در سیاست اجتماعی» را در همین وبلاگ منتشر کردم. اخیرا یکی از دوستان گران به این نکته انتقاد کرد که مباحث مطرح در آن یادداشت به دو شق بی ارتباط با یکدیگر تقسیم شده است. مبحث فلسفی که بخش اول درباره حق را شامل می شود و بخش دوم که معمای برابری را توضیح می داد. بنا به گفته این دوست عزیز مبحث فلسفی یادداشت مذکور ناقص تمام شد و به نتیجه گیری ختم نشد.

 

قبل از هر چیز لازم می دانم این توضیح را اضافه نمایم که در همان یادداشت ذکر گردید که طرح این بحث اساسا فلسفی بوده و تنها به عنوان پایه پذیرش رویکرد مطرح است. هدف از بیان آن گفته تذکر این مسئله به خواننده بوده که برای تعیین وضعیت رابطه برابری و آزادی باید پایه فلسفی خود را مشخص نماییم. با این حال نظرم به این نکته جلب شد تا موضوع باز شده را به پایان برسانم.

در مقاله مذکور به آنجا رسیدم که حق می تواند طبیعی و یا قراردادی باشد. سوالی که مطرح می شود در تعیین وضع خود در برابر حق به شما کمک می کند. حیات آیا به عنوان حق طبیعی شما در نظر گرفته می شود و یا به عنوان حقی قراردادی شناخته می شود؟ این مسئله از این جهت کمک کننده است که از موضوعات غامض بحث حق شناخته می شود. در واقع شاید بتوان حق مالکیت، حق زندگی شرافت مندانه، حق آزادی بیان و غیره را قراردادی فرض کرد، اما در مورد حیات موضوع به این راحتی نیست. زندگی من مایه اجماع یک اجتماع و یا بشر نیست که بتوان آن را قرار دادی خواند و به نوعی سعی می شود آن را حق ذاتی بشناسانند. اما یک مسئله ضروری در این بحث باز کردن این مبحث است که آیا خود من حق سلب حیات از خود را دارم؟

  • سعید هراسانی

ایدئولوژی های فردگرا و جامعه گرا

سعید هراسانی | پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۴۳ ب.ظ

اشاره:ایدئولوژی های سیاسی و فراگرد های اقتصادی حاکم بر آن همواره به عنوان عواملی تاثیر گذار بر جامعه و همچنین روند توسعه یک کشور شناخته می شده است. آنچه که بیشتر مورد تاکید است و در کانون توجه سیاست اجتماعی قرار دارد، ایدئولوژی های جامعه گرا- به خصوص مارکسیسم- و فردگرا- بخوانید سرمایه داری- به عنوان دو قطب یک پیوستار در این یادداشت مورد تحلیل و شرح واقع می شود.


هر یک از دو طرف این پیوستار به عنوان رویکرد هایی شناخته شده، علاقه مندان متعهد و نقادان جدی را در پی خود دارد. توجه اساسی ای به این دو نظام حکومت داری که مبتنی بر نگاه هایی ایده شناسی- اقتصادی هستند، شده است. این نکته امر غریبی نیست، در واقع این دو الگو تا اندکی پیش به عنوان تنها نظام های حکومت داری جهان ما شناخته می شدند، پس از سقوط شوروی هر چند الگوی جامعه گرای افراطی کمونیسمی در حوزه عمل منزوی شد، اما این دیدگاه در عرصه دانشگاهی هنچنان قدرت خود را حفظ کرده و به عنوان نظریه ای کشنده محسوب می شود که دانشجویان زیادی را به خود جلب می کند.

در این مقال قصد آن نیست تا مبانی نظری این اندیشه ها را واکاوی کنیم- هر چند امری دوستداشتنی و ضروری است، بلکه می خواهیم در شرایط واقع جهان هستی به روند ها و پیامد های این مدل ها بپردازیم. در واقع قصد دارم، تا یک نگاه مختصر از شرایط حاکم بر این دو نظام ایده شناسانه ارایه کنم تا ضروریات توجه به این دو نظام حکم رانی و نقص های آن را به زبانی روشن بیان دارم.

  • سعید هراسانی