وبگاه شخصی سعید هراسانی

این وبلاگ شخصی و تنها بیان کننده افکار، یادداشت ها و مقالات نویسنده می باشد

وبگاه شخصی سعید هراسانی

این وبلاگ شخصی و تنها بیان کننده افکار، یادداشت ها و مقالات نویسنده می باشد

وبگاه شخصی سعید هراسانی

سعید هراسانی
دانشجوی ارشد مطالعات توسعه دانشگاه تهران
saeid Harasani
Graduate student of Development Studies at university of Tehran
E.mail: saeid.harasani@yahoo.com
Good Luck

https://t.me/saeidharasani_ch

طبقه بندی موضوعی

جامعه شناسی درگیری های خیابانی

سعید هراسانی | يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۲۶ ق.ظ

 اشاره: در این یادداشت سعی بر آن شده است تا با استفاده از رویکرد های نظریه کنش متقابل نمادین، مردم نگاری، پدیده شناختی و اصول ساختاری پهن دامنه به تشریح و تفسیر درگیری های خیابانی بپردازیم. این نوشتار کوششی است ابتدایی از ترکیب عناصر ساختاریِ پهن دامنه و نظریات کم دامنه برای تفسیر موضوعات روزمره و اشاره به این نکته که برای تفسیر جامعه شناختی واقعیت ها، تعریف ها و رفتار های اجتماعی حتما نیاز به پذیرش یک رویکرد نیست و ضروری است برای یک تفسیر مناسب به ترکیبی از این موارد دست زد.

در بررسی درگیری خیابانی ابتدا باید به نحوه شکل گیری آن توجه داشت. علی الاصول انواع مختلف درگیری ها بدون پیش زمینه شکل نمی گیرد. البته این تجویز برای درگیری های خیابانی مصداق دارد، یعنی درگیری هایی که افراد حاضر در آن از قبل به هم شناخت نداشته باشند و یا شناخت آنان با نزاع حاضر ارتباطی نداشته باشد. این پیش زمینه می تواند روانی، اجتماعی و یا ترکیبی از هر دو باشد. برای مثال نزاعی را فرض کنید که در آن پیکارجو در نزاعی حاصل از شوخی بی جا شرکت می کند، عامل تقویت کننده در اینجا می تواند برگشت خوردن چک پیکارجو باشد. در اینجا پیش زمینه درگیری یک عامل روانی در پیکارجو بوده است. حال فرض کنید، درگیری در فضای یک گاراژ شکل گرفته و علت مشاهده پذیر آن امتناع یک راننده از دادن عوارضی باشد، اما اگر علت زمینه ای ساختار های اجتماعی حاکم بر جو گاراژ باشد که نگهبان را بی عرضه به حساب آورد، در این صورت پیش زمینه شکل گیری درگیری یک عامل اجتماعی است. وقص علی هذا...

در یک درگیری خیابانی حداقل یک پیکارجو(عنصری که خواستار شکل گیری درگیری است) باید حضور داشته باشد. البته در مواردی حاد تمام طرفین دعوا می توانند پیکارجو خوانده شوند. تصمیم پیکارجو برای شروع درگیری مبتنی بر دو عامل اساسی است: 1) خود درگیری 2) پیامد های ناشی از نزاع. در مورد اول این مهم می شود که آیا من در درگیری پیروز می شوم یا خیر، در واقع اگر پیکارجو از دعوا بترسد، عملا زمینه های شکل گیری نزاع خنثی می شود. این تصمیم مبتنی بر قدرت جسمانی طرف یا طرفین مقابل، فضای له یا علیه درگیری، شناخت های حداقلی قبلی و ... می باشد. عامل دوم اساسا بسیار تاثیرگذار تر از عامل ابتدایی است و به نوعی تعیین کننده اینکه درگیری شروع می شود یا خیر! (در واقع درگیری های شدید خیابانی که به قتل یا جرایم دیگر منجر می شود اکثرا به خاطر این است که پیکار جو اساسا از این عامل به هر دلیلی- مصرف مشروب، مواد مخدر و یا اختلال عصبی ناگهانی- صرف نظر کرده است) این پیامد نگری به دامنه بزرگی از ملاحضات شخصی، خانوادگی و فرهنگی- ساختاری مربوط می شود. ترس از پیگیری های قضایی طرف مقابل که در قالب پیشینه و ساختار های محیطی معنی پیدا می کند، اینکه پیکارجو سوء سابقه داشته باشد یا اساسا در فضای اجتماعی درگیری پیگیری قضایی عرف باشد و یا از همه مهمتر برخورد های نظام قضایی با پایکارجویان اهمیت دارد. همچنین ترس از مذمت های اجتماعی که شدیدا به جو اجتماعی حاکم بستگی دارد. در فضاهای قومی و قبیله ای ترس از پیامد های ناشی از خونخواهی ها و انتقام جویی ها مسئله ای است که تاثیرگذار است. همچنین ملاحضات خانوادگی مثل اینکه «پدر من نماینده شورای شهر است اگر درگیری ای شکل گیرد آبروی وی می رود» در تصمیم سازی اهیمت پیدا می کند.

فضای شکل گیری نزاع در رفتار سایر افراد بسیار تاثیر دارد، اگر هر دو طرف نزاع برای یک محیط اجتماعی باشند و در گیری در آن محیط شکل گیرد، سایرین در پی جداکردن و خاتمه دادن به درگیری بر می آیند، این در حالی است که اگر تنها یک نفر از افراد درگیر به آن فضا تعلق داشته باشد، در صورتی که خطای روشنی نکرده باشد، سریعا افراد به اتخاذ موضع به نفع شخص خودی اقدام می کنند. در این موارد احتمال شکل گیری نزاع جمعی شدیدا افزایش پیدا می کند. درگیری هایی که در فضای بی طرف شکل می گیرد اکثرا با بی محلی افراد رهگذر مواجه می شویم و نهایتا کوشش های اندکی برای خاتمه دادن به درگیری و در صورت جدی بودن آن تماس با فوریت های پلیسی شکل می گیرد. در اکثر موارد شخصی که بتواند به قاعله خاتمه دهد، سرمایه اجتماعی خود را افزایش داده است و نفوذ خود در بین افراد بومی مزید می کند، در صورت عدم پاسخ مثبت به میانجی گری عواقبی برای شخص وجود ندارد و تنها پیکارجو است که مورد مذمت عموم مردم قرار می گیرد.

معمولا واکنش افرادی که هیچ رابطه ای با نزاع ندارند، بی توجهی و «برای من مهم نیست»، مذمت اصل درگیری، تعریف خاطرات شخصی و ... است. در این شرایط که آنومی لحظه ای شکل می گیرد، فرصت مناسبی است تا اشخاص بتوانند عقده های خود را آزاد کنند. افرادی هم در به هر نحوی در نزاع دخالت کرده اند، به دنبال بزرگ کردن نقش خود، توضیح و تفسیر درگیری، تعیین موضع شخصی خود در برابر طرفین درگیری و غیره مطرح می شود. شرایط پس از درگیری برای پیکارجویی که مغلوب درگیری بوده است، بسیار بحرانی بوده و شخص پیکارجو در جهت ترمیم وضعیت خود، با بالا بردن صدا، تماس با آشنایان و دعوت از آنان برای حضور در نزاع، حواله دادن شرایط موجود به آینده و تهدید به انتقام و به خصوص عودت دادن نتیجه درگیری به حاضرین و ... قدم بر می دارد. اگر پیکارجو پیروز نزاع باشد، شرایط برایش متفاوت است و در پی توجیه چرایی شکل دادن به درگیری بر می آید، این که حقش بود، دوباره هم این کار را می کنم، چاره دیگری نداشتم، برایش درس می شود و ... مدافع پیروز که احتمالا بهترین حالت پیروزی تعریف می شود، باید به نحوی برخورد کند که دنبال درگیری نیست، اما می تواند با قدرت از خود محافظت کند. در این شرایط معمولا مدافع از خود تواضع نشان می دهد، چرا که این وضعیت نفوذ او را افزایش می دهد. در خواست بخشش را می پذیرد و محتاطانه در پی حفظ اقتدار خود و پیروزی شیرینش بر می آید. مدافع مغلوب در اکثر موارد چهره مظلوم به خود می گیرد، «من که با کسی دعوا نداشتم» «من سرم به کار خودم گرمه» «مگه نمیشه از حقت دفاع کنی» و ... در برخی موارد هم در صورت دخالت مردم و اطمینان از عدم شکل گیری دوباره درگیری تهدید به پیگیری قانونی و یا اعمال انتقام جویانه می کند. در هر دوی این موارد مدافع مقلوب باید شخصیت خود را ترمیم کند. برای این هدف معمولا از حالت های ایستادنی استفاده می کند که اقتدار را نشان می دهد، دست به کمر بودن یکی از این پوزیشن ها است. البته مدافعان مغلوب نیز برای ترمیم شخصیت خود از توجیهاتی برای اینکه چرا باخته است، استفاده می کند. اینکه پیکارجو جسته بزرگتر از او داشته، مردم به هواخواهی از او برخواستد و ...

پس از اتمام درگیری حالت اکثر افراد حاضر در صحنه حفظ اقتدار است. مردم محلی گاهی تا ساعت ها پس از درگیری درباره آن و یا خاطرات مشابه به صحبت می پردازند. اگر پیکارجوی پیروز از احالی محل باشد، احتمالا تا ساعت ها شنگول خواهد بود. همواره از اینکه چگونه به طرفش چیره شده است سخن می گوید و خاطرات پیروزی های دیگرش را مطرح می کند. مدافعِ مغلوبِ بومی و حتی غیر بومی نیز در اکثر موارد محل نزاع را ترک نمی کند، تا از این انگاره که ترسیده است، جلوگیری کند؛ مگر آنکه توجیه مناسبی برای ترک محل داشته باشد. البته حالت تدافعی را حفظ کرده و از هر عملی که درگیری دوباره را محتمل سازد جلوگیری می کند. این توضیحات در برابر پیکارجوی مغلوب و مدافع پیروز نیز صدق می کند.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی