جامعه شناسی هویت؛ مورد: « شهر من؛ دامغان» اثر مجتبی نادعلی زاده.
ابنا بشر همواره خود را به هویتی1 که برای خود ساخته اند، ارجاع می دهند. هر چند انتصابی لاکن محل زندگی هر فرد، یکی از پایه های اساسی وی برای معرفی خود می باشد: « من دامغانی هستم!»، «شما از کجایید؟» و سوالات متداول دیگر، محتوایی مناسب برای شروع یک گپ می باشد، و به عبارتی ساده تر در شروع روابط، زمانی که ما نمی توانیم وارد جزئیات هویتی طرف مقابل شویم، از چنین سوال هایی شروع می کنیم. توجه داشته باشید که هویت افراد بستری برای شروع یک مکالمه نیست، بلکه فرایندی است که هسته اصلی فرد را تشکیل می دهد و بعد اجتماعی هویت هسته اصلی فرهنگ مشترک اجتماع او نیز است.2 در کنار اینها عده ای ممکن است به دلایل متفاوت از جمله ارضا نشدن از هویت مکانی3 خود و یا تحقیر شدن به سبب انتصاب به آن مکان و غیره از این وجه هویتی خود فرار کنند. این امر از آنجا نشات می گیرد که هویت های اجتماعی وضعیتی شکننده دارند. شکنندگی آنان ناشی از ایده آل گرا بودن آنها می باشد و بنا بر این زمانی که با واقعیت رو به رو می شوند، در وضعیت تضاد با آن قرار می گیرند.4 با این حال اکثر افراد جامعه به شهر و مکان زیست خود احساس تعلق می کنند.
در کنار تمام آنچه گفته شد، پدیده جهانی شدن5 تعلق افراد به محل زندگی خود را تحت تاثیر قرار داده و مفهوم جهان وطن6 را بسط داده است. این وضعیت با تمام مزایایی که دارد، به نوعی احساس مسئولیت و تکلیف افراد به مکان زیستشان را کمرنگ کرده و بیم بی تعهدی شهروندی را پدید آورده است. چرا که حول محور هویت گروهی، فرهنگ نیرومند حمایت و پشتیبانی رشد می کند.7 البته توجه به این نکته نیز ضروری می باشد، زمانی که فرد هویت مکانی خود را از دست می دهد، بی هویت نمی شود بلکه خود را شهروند جهانی8 می یابد لاکن به هر نحو، تعهد وی به زیست بومش را از دست می دهد. این حالت زمانی که متعلقات فراوانی – جدا از تعلقات زیست مکانیش – بدست آورد تشدید می شود.
در مواجه با این مسئله و جلب تعلق و تعهد شهروندان به مسئولیت های خود، عموما مفهوم ناسیونالیسم9 ترویج داده می شود. ملت گرایی، نوعی وابستگی احساسی و وفاداری آغازین شهروندان به کشور – محیط زیست خود- تعریف می شود. در ملت گرایی میهن پرستی و میهن دوستی یک ارزش کلیدی به شمار می رود و احساس وفاداری به ملت نوعی وجدان آگاه تلقی می شود.10
در آهنگ « شهر من؛ دامغان» چند محور کلیدی برای بر انگیختن احساس ناسیونالیستی مردم دامغانی تبار، اصل قرار گرفته است: هویت تاریخی11، هویت دینی و انسانی، آثار باستانی شهر و بداهتا نماد های دامغان چون پسته، چشمه علی، مناره تاریخانه و ...
شاعر همواره از حصار های بلند، شهر تمدن و تاریخ، صد دروازه و عظمت تاریخی آن سخن به میان می آورد تا شنونده را به تاریخ پرشکوه این شهر ارجاع دهد و لحظه ای مشکلات حال حاظر شهر را فراموش کند. از ظرفیت دینی از دست رفته ای سخن به میان می آورد، که روزی دارالمومنین می خواندنش، و نجابت مردم این سرزمین را به رخ می کشاند. شاعر بیشتر شعر خود را با نماد ها پر می کند که وجه ای فرا منطقه ای نیز دارد: حصار های بلند، مناره تاریخانه، باغ پسته و نیز چشمه علی و ...
قسمت بعدی «شهر من؛ دامغان» دیگر با دامغان واقعی کار ندارد و تنها می خواهد اوج شور را به شنوده منتقل کند. آنجا که از گیرایی خاک، احساس و عشق و دلیری را به میدان احساسات می کشاند حال آنکه چنین ویژگی هایی در تمام آثار ناسونالیستی دیده می شود، تا آنجا که شاعر پا از محدوده خارج می کند و از جان مایه میگذارد، حال آنکه جان دادن برای وطن تنها برای مرز سرزمینی استفاده می شود و معنی می دهد. قسمت های دکلمه شده اثر هیجان را در شنونده به اوج می رساند و احساس افتخار به دامغانی بودن را پدید می آورد.
بصورت کلی می توان گفت که این موزیک به هدف خود نایل آمده و از معدود آثاری است که در خور توجه می باشد.
برای دریافت موزیک اینجا کلیک کنید.
________________________
پی نوشت ها:
1. Identity؛
2. آوتویت:955؛
3. Local identity؛
4. عضدانلو: 688؛
5. Globalization – ن ک : جامعه شناسی انتونی گیدنز، فصل جهان شدن و نیز جهان رها شده اثر آنتونی گیدنز؛
6. Cosmopolitan؛
7. آوتویت: 956؛
8. Global Citizen؛
9. Nationalism؛
10. عضدانلو: 569؛
11. Historical indentity.
منابع:
1. باتامور، تایم و آوتویت، ویلیام(1391)، فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، ترجمه حسن چاوشیان، نشر نی؛
2. عضدانلو، حمید(1388)، آشنایی با مفاهیم اساسی جامعه شناسی، نشر نی.