وبگاه شخصی سعید هراسانی

این وبلاگ شخصی و تنها بیان کننده افکار، یادداشت ها و مقالات نویسنده می باشد

وبگاه شخصی سعید هراسانی

این وبلاگ شخصی و تنها بیان کننده افکار، یادداشت ها و مقالات نویسنده می باشد

وبگاه شخصی سعید هراسانی

سعید هراسانی
دانشجوی ارشد مطالعات توسعه دانشگاه تهران
saeid Harasani
Graduate student of Development Studies at university of Tehran
E.mail: saeid.harasani@yahoo.com
Good Luck

https://t.me/saeidharasani_ch

طبقه بندی موضوعی

فمینیسم؛ طرح یک اشتباه راهبردی!

سعید هراسانی | پنجشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۰۰ ب.ظ

اشاره:قسمت بزرگ و پر محتوایی از متون جامعه شناسی را متون فمینیستی تشکیل داده است. در این میان بنیادگرایی مذهبی، ساختارگرایان کارکردی راست سنتی و بسیاری از شاخه های اصلی جامعه امروزی به مخالفت شدید با آن پرداخته و روشن اندیشان- نامی- نیز که اکثرا وابسته به لیبرالسم آزادیگرا هستند به دفاع سرسختانه از آن پرداخته اند. در این مقال سعی دارم تا نظریه فمینیسم را از دیدگاه خود شرح، تعدیل و نقد نمایم. به تاکید اقرار می گردد که این یادداشت نظرگاه نویسنده است. با این حال پایه اصلی این مطلب بر اساس کتاب «نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر» اثر جرج ریتزر است و همچنین در بحث فمینیسم ایرانی استفاده بزرگی از کتاب «جامعه شناسی ایران» اثر حمید رضا جلایی پور شده است.


اگر بخواهیم در یک جمله- هر چند نه زبانی ساده و روشن- فمینیسم و آرای آنان را بشناسیم: نگاه مرادانه به جهان اجتماعی، بهترین آن خواهد بود. همواره تلاش نظریه پردازان فمینیسم این بود، تا به زنان بفهمانند که آنان مدتها است که برده مردان هستند. در واقع بی محابا می توان گفت که این همان نگاه مارکسیستی به زبان زنانه است. اگر مارکس قصد داشت به لومپن ها بفهماند که آنان توسط سرمایه داران در حال استثمار هستند، نظریه پردازان فمنیسم نیز همین رویکرد را داشته اند. به واقع «نظریه فمینیسمی» وارث بحق جامعه شناسی انتقادی ای است که مارکس و انگلس بنیان نهادند. اما نگاه مردانه به جهان اجتماعی چه معنایی دارد؟ بازکردن این مفهوم به قدری سخت است که پیشاپیش از نارسایی های متن پیشرو عذر خواه هستم. برای بهتر شناختن این موضوع باید گفت که این انگاره در پرتو مفهوم تسلط معنی پیدا می کند. یعنی جهان اجتماعی (حتی طبیعی) را به نحوی ببینیم که به نفع جنس مذکر و در جهت تسلط وی بر جنس مونث باشد. البته در اینجا مفهوم شناسایی و شناساندن مطرح می شود. ما جهان اجتماعی را آنگونه می نگریم که به ما می شناسانند و این همان چیزی است که در اصطلاحی منفور به نام «ایدئولوژی» شناخته می شود.

ایدئولوژی آن دانش نهادمند شده ای است که از طریق «ساختار مسلط» جامعه به کل جامعه «تزریق» می شود. در این جا مفهوم ساختار را بولد کرده ام تا تفهیم شود که بر خلاف انگاره دوگانه 1) ایدئولوژی در بازی کنش متقابل تمام افراد جامعه با مشارکت همگانی شکل می گیرد 2) ایدئولوژی توسط افراد مسلط جامعه به افراد زیردست تحمیل می شود، ایدئولوژی با مشارکت همگانی اما در چارچوب ساختار آن جامعه شکل می گیرد، چارچوبی که محدود در زمان حال نیست و در شکل گیری آن تمام بنی بشر، محدود به مکان نیست و در شکل گیری آن خودی و بیگانه، محدود به انسان نیست و در شکل گیری آن کل طبیعت نقش بازی می کنند.

اقتدار طلبی مردانه نیز از همین امر نشات می گیرد، با این وجود با آنکه فرضیاتی روانشناسانه و جامعه شناسانه درباره چرایی اقتدارطلبی اولیه مردان که به چنین تسلطی انجامید، نمی توان دلیل مستدلی برای آن آورد. ایدئولوژی ای که به «مرد» می آموزد مستبد، مقتدر و تمامیت خواه باشد و به «زن: ضعیفه» می آموزد مطیع، صبور و ... باشد.

به طور کلی و به نگاه ریتزر سه محور نظری فمینیستی موجود است که خلاصه ای از آن مفید است: 1) نظریه تفاوت 2) نظریه نابرابری 3) نظریه ستم گری. نظریه اول مبتنی بر این اصل اساسی است که زنان و مردان با یکدیگر تفاوت دارند. آنچه که می بینیم تنها یک تفاوت است که اکثرا به صورت بیولوژیک تعریف می گردد. معتدل ترین نظریه فمینیستی همین دست نظریه است. نظریه نابرابری اساسا به این نکته توجه دارد « زنان و مردان نه تنها موقعیت های متفاوتی در جامعه دارند، بلکه در موقعیت های نابرابری نیز قرار گرفته اند... دوم آنکه این نابرابری از سازمان جامعه سرچشمه می گیرد و از هیچگونه تفاوت مهم زیست شناختی با شخصیتی میان زنان و مردان ناشی نمی شود... هیچ گونه الگوی تفاوت طبیعی مهمی وجود ندارد که دو جنس را از هم متمایز سازد.» نظریه ستمگری از رادیکال ترین نظریات فمینیستی شناخته می شود. «همه نظریه های ستمگری جنسی موقعیت زنان را پیامد رابطه قدرت مسقیم میان زنان و مردان می انگارند، رابطه ای که طی آن، مردان که منافعی عینی و بنیادی در نظارت، سوء استفاده، انقیاد و سرکوبی زنان دارند، از طریق اعمال ستم جنسی بر زنان، این منافع را برآورده می سازند.»

در اینجا قصد دارم تا چند بخش از کتاب ریتزر را مستقیم بیاورم تا میزانی از بار توضیح کاسته و با تجربه به شناخت نگاه مردانه بپردازیم:

1.      نظامی که از دسترسی زنان به عرصه عمومی جلوگیری می کند، بار مسئولیتهای عرصه خصوصی را بر گردن آنها می اندازند، آنها را در خانه های مجزا محبوس می سازد، و شوهران را از هر گونه درگیری با گرفتاری های عرصه خصوصی معذور می دارد، همان نظامی است که نابرابری جنسی را به بار می آورد.

2.      آنها علاوه بر آن که به عنوان کدبانو، همسر و مادر مورد سوء استفاده قرار می گیرند، به عنوان مصرف کننده کالا ها و خدمات در خانواده و خدمت کنندگان رایگانی که هزینه های واقعی مثل تولید مثل و ابقای نیروی کار را به هزینه خود پایین می آورند، نادانسته به پیشبرد فراگرد های سودآوری سرمایه داری کمک می کنند.( لازم به ذکر است این متن در زمینه فمینیسم مارکسیستی معنی دار می شود.)

3.      مردان قدری به خاطر رشک بردن به نقش تولید مثل  زنان و بخشی هم بر اثر میل شدیدشان به نامیرایی از طریق فرزندان، در صدد نظرات بر فراگرد تولید مثل بر می آیند.

4.      [زنان] بر آن می شود که بقایای عاطفی اش را در دوران بزرگسالی با جذابیت جنسی و وابستگی به یک مرد، نیاز و وابستگی به زنان (خواهر، مادر و دوستان مونث) و بازایجاد رابطه اولی ولی معمکوس کودک کودک- زن از طریق مادر شدن خودش به تحلیل برد.

اگر از بخش های رادیکال این نظریه که با آزادی های بدن عنوان می شود بگذریم و نگاه خود را معطوف به آن بخش از زندگی خود کنیم که روابط ما و جنس مخالفمان را می سازد، صحت مطالب بالا را درک می کنیم. البته این تنها در مرحله اول است، اما زمانی که قرار به یک واکنش عملی به این شرایط از سوی کنشگران اجتماعی باشد، آنگاه رودر رویی با افکار راست سنتی (جامعه کنونی ایران) اندکی دشواری ها را بیشتر نشان می دهد. در واقع واکنش هایی که همه ما باید در این شرایط داشته باشیم شوکه کننده خواهد بود. البته به لطف تحصیلات دانشگاهی هر دو جنس امروز حداقل ستمگری و «زورگویی» گسترده خانواده ایرانی رو به کاهش نهاده و خانواده تحصیل کرده امروز هر چند در همان قالب چالشی زندگی می کند، اما حداقل می توان امید داشت که امروز زن ایرانی یک ضعیفه نیست.

از صحت و نیاز به واکنش در برابر شرایط موجود بگذریم، رفع چند اشکال نیز ضروری است. گاهی در مباحث زنگرایانه به نحوی محور تفاهم همانند مارکسیست ها به محور تخاصم وارد می شود. یعنی آنچنانکه لومپن ها قرار است سرمایه داران را به زمین بزنند، زنان هم می خواهند مردان را نابود کنند. کل این نگاه به همان شکل افراطی از لیبرالیسم برمی گردد که معنای آزادی را گم کرده و اساسا چراغ سبز به هر عملی نشان داده است. یعنی چاچوب خانواده در این نگاه افراطی واقعا از هم می پاشد، در حالی که «خانواده مدنی: مفاهمه ای» که جلایی پور به آن اشاره کرده است به نگاه برابرانه و آزادی خواهانه در خانواده اشاره دارد، نه آنکه زن و مرد کاملا از یکدیگر جدا و برخورد سرد داشته باشند.

درباره ایران نیز در اکثر موارد بنیادگرایی دینی به تقابل جدی با اصول فمینیستی بر می خیزد، در این مقال قصد مجادله ندارم و بنابراین به همین اکتفا می شود که اصول فمینیستی هیچ تعارضی با اسلام ندارد و تنها در بخش هایی از خود با احکام دینی به جدل می پردازد. برای این مباحث نیز پاسخ منطقی وجود دارد که فعلا از آن می گذریم.

طرح یک اشتباه راهبردی

در کمال پذیرش صحت اصول برابری خواهانه فمینیستی لازم می دانم تا به طرح این اشتباه استراتژیک زنان مغرب زمین بپردازم که این بانوان برای رهایی از این استثمار های مردانه بجای آنکه بر تفاوت های خود تاکید کنند و بر مبنای آن دست به عمل بزنند، در جهت برداشتن این تفاوت ها و شبیه ساختن خود به مردان قدم بر داشته اند. یعنی آنان بجای اینکه به جهان بقبولانند که جامعه جنس مونثی هم دارد و نگاه آنان متفاوت از نگاه مردان است، هویت خود را فراموش کرده و عملا در جهت مردانه ساختن خود حرکت کرده اند. این برخورد با واقعیت به قدری مایوس کننده است که شاید باید باور کنیم که هنوز در جهان مردانه زندگی می کنیم و قرار نیست از آن خارج شویم. البته شاید عده ای بگویند که این نگاه خود یک نگاه مردسالارانه است که می گویم زنان خود را به مردان شبیه کرده اند، چرا که اصلا تفاوتی وجود ندارد. پاسخ به این عده همان قدر ساده است که بگوییم حداقل این تفاوت های زیستشناختی را به وضوح می توان دید.

راه حل بانوان در این نیست که خود را مرد کنند، بلکه در این است که زنانه زندگی کننده و تصرف های زنانه در واقعیات اجتماعی داشته باشند، واقعیت ها را بر اساس بازشناسی خود برساخت کنند و فعالانه زندگی جدید خود را بسازند.



مطالب مرتبط:

- فمینیسم

  • سعید هراسانی

Feminism

زنگرایی

فمینیسم

نظرات  (۲)

وب بسیار جالبی دارین. خوشحال میشم به منم سر بزنین
www.pc93.ir
وب خوبی دارین به ما هم سر بزنین مرسی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی