وبگاه شخصی سعید هراسانی

این وبلاگ شخصی و تنها بیان کننده افکار، یادداشت ها و مقالات نویسنده می باشد

وبگاه شخصی سعید هراسانی

این وبلاگ شخصی و تنها بیان کننده افکار، یادداشت ها و مقالات نویسنده می باشد

وبگاه شخصی سعید هراسانی

سعید هراسانی
دانشجوی ارشد مطالعات توسعه دانشگاه تهران
saeid Harasani
Graduate student of Development Studies at university of Tehran
E.mail: saeid.harasani@yahoo.com
Good Luck

https://t.me/saeidharasani_ch

طبقه بندی موضوعی

علوم اجتماعی و فلسفه

سعید هراسانی | يكشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۲، ۰۱:۲۲ ب.ظ

در این یادداشت قصد دارم تا درباره اهمیت آگاهی فلسفی دانشجویان علوم اجتماعی بحث کنم. در طول اندک مطالعاتی که در حوزه علوم اجتماعی داشته ام، بیش از پیش به این نتیجه رسیده ام که اگر می خواهم به توفیقی در این حوزه دست یابم، باید خود را در فلسفه تقویت کنم. البته بر هیچ عالم و پژوهشگری در عرصه فلسفه پوشیده نیست که علم فلسفه همان تاریخ فلسفه است. در رشته های مربوط به جامعه انسانی تاریخ فلسفه از آن جهت اهمیت دارد که تاریخ فلسفه در واقع سیر جهش و تکامل ذهنی بشر است و تنها راه علم به وضع کنونی جوامع از حیث معرفتی نگاه به تاریخ تفکرات آنها است. این نگاه زمانی معنی پیدا می کند که اندیشه های اگوست کنت مبنی بر روش تاریخی جامعه شناسی را نیز به آن اضافه کنیم.

در واقع این تفکرات از آنجا نشات می گیرد که وضع موجود تفکر ناشی از انباشت گنجینه ای گرانبها از گذشته بشر تا کنون است. با نگاهی پدیدار شناختی نسبت به آنچه در حال حاضر رخ داده است می توان ریشه تمامی اینها را تا زمان طالس به عقب برگرداند. اگر چه بنظر می رسد این نگاه اندکی اغراق گونه باشد، اما به هر حال بازگشت به تاریخ برای شناخت دنیای حال حاضر ضروری و گریزناپذیر است. بازگشت به تاریخ به ما این توان را می دهد که یک نگاه تکوینی به تکاملی به رخداد ها داشته باشیم و در نتیجه پدیده را در گذشته خود بدون پیچیدگی و با متغیر های محدود خود بررسی کرده و سیر پیشرفت و پیچیده شدن آن واقعیت اجتماعی یا تحول فکری را بدون ابهام تا تاریخ امروز تحت نظر بگیریم.

نکته دیگری که دانشجو و پژوهشگر حوزه علوم اجتماعی(به خصوص جامعه شناسی) را وادار می کند که به فراگیری فلسفه و تاریخ فلسفه بپردازد، قرابتی است که بین این دو حوزه دانش وجود دارد. در واقع اگر فلسفه ما بعد الطبیعه را کنار بگذاریم، سایر موضوعات فلسفه و علوم اجتماعی با یکدیگر هم پوشانی دارند. این مطلب تا آنجا می رود که حتی در زمانی که علم جامعه شناسی در حال پا گرفتن بود، اعتراض فلسفیون این بود که ما داریم جامعه را به طریق عقلی تبیین می کنیم و چه نیازی به شما است؟ در واقع تفاوت کار فلاسفه با جامعه شناسان در این است که فلاسفه جامعه را به طریق عقلی صرف ( ماهیت فلسفه) بررسی می کنند اما جامعه شناسان از طریق فعالیت های تجربی و عینی دست به این کار می زنند و به دنبال شواهدی برای نظریه پردازی و تبیین امور هستند.

از آنچه که بیان گردید می توان دید که این دو حوزه چقدر به یکدیگر نزدیک هستند و جامعه شناسان و سایر دانش پژوهان حوزه اجتماعی تا چه مقدار به فلسفه و تاریخ تکامل ذهن بشر نیازمند هستند. سعی من بر این است تا در آینده یادداشت های خود در حوزه فلسفه و تاریخ آن را افزایش دهم و نکات کلیدی آن ( به زئم خود) را ساده، کوتاه و مفید بیان دارم.

  • سعید هراسانی

فلسفه

علوم اجتماعی

نظرات  (۱)

  • میر مصطفی سید رنجبرسقزچی
  • باتشکر از پیامتون جهت استفاده از اطلاعات یکدیگر اولین قدم رو برداشتم واون لینک وبلاگ مفیدتون بود اما شما هم می تونین وبلاگ مرا هم لینک کنین ودر قدم بعدی در تهران باهم به گونه ای رودرو در مورد مطالب جامعه شناسی مسائل اجتماعی وتوسعه ی ایران باهم دیدار وگفتگو بکنیم باتشکر

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی