وبگاه شخصی سعید هراسانی

این وبلاگ شخصی و تنها بیان کننده افکار، یادداشت ها و مقالات نویسنده می باشد

وبگاه شخصی سعید هراسانی

این وبلاگ شخصی و تنها بیان کننده افکار، یادداشت ها و مقالات نویسنده می باشد

وبگاه شخصی سعید هراسانی

سعید هراسانی
دانشجوی ارشد مطالعات توسعه دانشگاه تهران
saeid Harasani
Graduate student of Development Studies at university of Tehran
E.mail: saeid.harasani@yahoo.com
Good Luck

https://t.me/saeidharasani_ch

طبقه بندی موضوعی

۲۵ مطلب با موضوع «مقالات» ثبت شده است

گونه شناسی نیاز

سعید هراسانی | يكشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۴۲ ب.ظ

در متون برنامه ریزی اجتماعی، رفاه اجتماعی، سیاست گذاری اجتماعی و اخیرا حتی اوقات فراغت به موضوع تعریف نیاز ها توجه اساسی می شود. این اهمیت به تعریف نیاز ها از اینجا ناشی می شود که تمامی مباحث اجتماعی که با خدمات (کالاهای) عمومی در ارتباط هستند، باید ابتدا بدانند نیاز چیست؟ در پاسخ به این سوال تعاریف و دسته بندی های فراوانی وجود دارد، اما یکی از مهمترین آنها این نیاز ها را به چهار دسته نیاز های احساس شده، نیاز های بیان شده، نیاز های هنجاری(یا دستوری) و نیاز های مقایسه ای (یا نسبی) تقسیم می کند.

از عناوینی که برای این دسته بندی ارایه گردیده می توان به محتوای این تقسیم بندی پی برد. نیاز های احساس شده نیازهایی هستند که فرد نسبت به آنها واقف بوده ولی به دلایل متفاوتی امکان بیان آن را ندارد. این دلایل می تواند از عدم استطاعت، عدم آگاهی به حقوق، ترس و غیره نشات بگیرد. نیاز های بیان شده آن دسته از نیاز ها هستند که فرد به آنها واقف است و آن را اظهار می کند و در پی پاسخ دادن به آن نیاز است. نیاز های هنجاری یا دستوری آن دسته از نیازها است که فرد از آنها اطلاعی ندارد و اگر هم دارد برایش اهمیتی ندارد، این دسته از نیاز ها معمولا توسط متخصصین تعیین و بیان می گردد. برای مثال می توان به نیاز انسان به مصرف 2500 تا 3000 کالری در روز  اشاره کرد که افراد معمولا نسبت به آن کم توجه هستند. حتی می توان به نیاز های ملموس تری مثل نیاز انسان به کلسیوم اشاره کرد که متخصصان را به راهکار هایی مثل دادن یارانه به شیر مجبور می سازد (نکته مهم در این است که کارشناسان پول شیر را مستقیم به افراد نمی دهند چرا که امکان دارد خرج مصارفی غیر شیر شود). نیاز های مقایسه ای نیز آن دسته از نیاز ها است که افراد در ارتباط با سایر افراد یا جوامع به آنها پی می برد و یا حتی به صورت کاذب ایجاد می شوند.

  • سعید هراسانی

فلسفه پول زیمل و مدرنیته

سعید هراسانی | دوشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۲۷ ب.ظ

آنچه باعث شده که من در این یادداشت در بسط استنباط خود از فلسفه پول آن را به مدرنیته ارتباط دهم، استفاده از ترم های مشابه آزادی و عقلانیت در هر دو حوزه مفهومی فلسفه پول و جامعه مدرن زیمل است. زیمل استدلال می کند که مبادله اقتصادی را به خوبی می توان به عنوان یک صورت از کنش متقابل اجتماعی در نظر گرفت. برای مثال جایگزینی معاملات پولی به جای داد و ستد پایاپای خود باعث دگرگونی بزرگی در کنش متقابل ایجاد کرده است. البته در رابطه با آنچه بیان گردید لازم است که ذکر کنم جوهر پول خود نقشی در کارکرد تبادل بازی نمی کند؛ در جایی که پول ارزش جوهری دارد، نماد خالصی از تعیین کیفیت ها به لحاظ کمی است.

زیمل در بیان اهمیت عقلانیت مقاله کلانشهر را نوشت. وی در مقاله کلانشهر خود اشاره می کند که زندگی در محیط های کوچک کُند و ایجاد پیوند های عاطفی عمیق با دیگران در سطح ناخود آگاه امکان پذیر است. اما در شهر و محیط های بزرگ وضعیت متفاوت است. بقا در جامعه مدرن بدون شکل دادن به نیروی عقلانی امکان پذیر نیست. وی در فلسفه پول خود به خوبی نشان می دهد که پول پیوند های احساسی و تعلق را حذف و پیوند های عقلانی و حسابگرانه را شکل می دهد.

  • سعید هراسانی

سنت در نگاه اگوست کنت

سعید هراسانی | يكشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۲، ۰۵:۵۹ ب.ظ

در پست های قبلی وبلاگ یادداشتی را به عنوان «سنت» نگاشته بودم. هدف از این مقال تکمیل سایر ابعاد آن یادداشت می باشد. در آن شماره آورده بودم که «سنت ریشه در فرهنگ دارد و فرهنگ نیز آن دسته از جنبه های جوامع بشری است که آموخته می شود و سنت نیز آن بخش از فرهنگ است که به دلیل کارکردش در جامعه ... به شکل آداب و رسوم تجلی می یابد». اما با توجه به نگاه کنت سنت بعدی ساختاری و حیاتی نیز به خود می گیرد، آنچنان که آرون در شرح این گزاره می نوسد: «پیشرفت تمدن از آن جاست که فتوحات مادی و معنوی همراه با به وجود آوردنگان خود نابود نمی شوند، بشریت باقی می ماند زیرا سنت، یعنی انتقال از نسلی به نسل دیگر، در کار است».

  • سعید هراسانی

چگونه می توان یک گروه یا سازمان تشکیل داد.

سعید هراسانی | شنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۳۹ ب.ظ

در این نوشتار سعی شده تا راهکارهایی راهبردی و عملیاتی جهت تشکیل یک گروه و یا سازمان به خوانندگان عزیز ارایه گردد.

چینش این مقاله بر اساس مباحث درسی استاد جباری شکل گرفته است، و مباحث ایشان به عنوان مبنا قرار گرفته است و از این لحاظ هیچ نوع مرجعی در این مقاله آورده نشده است.

در این مقاله ابتدا اساسی ترین اهداف تشکیل گروه را بیان داشته و سپس گروه را تعریف نموده ایم. نظریه مبادله و راهکار های تداوم یک گروه نیز بعد از آن ذکر گردیده و نهایتا نیمه دوم مقاله به چگونگی تشکیل جلسات اولیه یک گروه پرداخته است.

لازم به ذکر است در آینده نزدیک پیرو همین مقال، شکل دهی مغز جلسات و هماهنگ کردن اعضا با یکدیگر، نحوه تصمیم گیری و مقابله با بحران ها و ... آورده خواهد شد.

  • سعید هراسانی

جامعه شناسی هویت؛ مورد: « شهر من؛ دامغان» اثر مجتبی نادعلی زاده.

سعید هراسانی | چهارشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۲، ۰۲:۱۰ ب.ظ

ابنا بشر همواره خود را به هویتی1 که برای خود ساخته اند، ارجاع می دهند. هر چند انتصابی لاکن محل زندگی هر فرد، یکی از پایه های اساسی وی برای معرفی خود می باشد: « من دامغانی هستم!»، «شما از کجایید؟» و سوالات متداول دیگر، محتوایی مناسب برای شروع یک گپ می باشد، و به عبارتی ساده تر در شروع روابط، زمانی که ما نمی توانیم وارد جزئیات هویتی طرف مقابل شویم، از چنین سوال هایی شروع می کنیم. توجه داشته باشید که هویت افراد بستری برای شروع یک مکالمه نیست، بلکه فرایندی است که هسته اصلی فرد را تشکیل می دهد و بعد اجتماعی هویت هسته اصلی فرهنگ مشترک اجتماع او نیز است.2 در کنار اینها عده ای ممکن است به دلایل متفاوت از جمله ارضا نشدن از هویت مکانی3 خود و یا تحقیر شدن به سبب انتصاب به آن مکان و غیره از این وجه هویتی خود فرار کنند. این امر از آنجا نشات می گیرد که هویت های اجتماعی وضعیتی شکننده دارند. شکنندگی آنان ناشی از ایده آل گرا بودن آنها می باشد و بنا بر این زمانی که با واقعیت رو به رو می شوند، در وضعیت تضاد با آن قرار می گیرند.4 با این حال اکثر افراد جامعه به شهر و مکان زیست خود احساس تعلق می کنند.

در کنار تمام آنچه گفته شد، پدیده جهانی شدن5 تعلق افراد به محل زندگی خود را تحت تاثیر قرار داده و مفهوم جهان وطن6 را بسط داده است. این وضعیت با تمام مزایایی که دارد، به نوعی احساس مسئولیت و تکلیف افراد به مکان زیستشان را کمرنگ کرده و بیم بی تعهدی شهروندی را پدید آورده است. چرا که حول محور هویت گروهی، فرهنگ نیرومند حمایت و پشتیبانی رشد می کند.7 البته توجه به این نکته نیز ضروری می باشد، زمانی که فرد هویت مکانی خود را از دست می دهد، بی هویت نمی شود بلکه خود را شهروند جهانی8 می یابد لاکن به هر نحو، تعهد وی به زیست بومش را از دست می دهد. این حالت زمانی که متعلقات فراوانی جدا از تعلقات زیست مکانیش بدست آورد تشدید می شود.

  • سعید هراسانی