سنت در نگاه اگوست کنت
در پست های قبلی وبلاگ یادداشتی را به عنوان «سنت» نگاشته بودم. هدف از این مقال تکمیل سایر ابعاد آن یادداشت می باشد. در آن شماره آورده بودم که «سنت ریشه در فرهنگ دارد و فرهنگ نیز آن دسته از جنبه های جوامع بشری است که آموخته می شود و سنت نیز آن بخش از فرهنگ است که به دلیل کارکردش در جامعه ... به شکل آداب و رسوم تجلی می یابد». اما با توجه به نگاه کنت سنت بعدی ساختاری و حیاتی نیز به خود می گیرد، آنچنان که آرون در شرح این گزاره می نوسد: «پیشرفت تمدن از آن جاست که فتوحات مادی و معنوی همراه با به وجود آوردنگان خود نابود نمی شوند، بشریت باقی می ماند زیرا سنت، یعنی انتقال از نسلی به نسل دیگر، در کار است».
در نگاه فوق نه تنها نوگرایی در مقابل سنت قرار نمی گیرد، بلکه نتیجه سنت است. برای اینکه اهمیت سنت در نگاه کنت روشن شود اشاره به این جمله از وی کفایت می کند که « بشریت، از مردگان بیشتر تشکیل شده است تا از زندگان».
اگوست کنت نقش خانواده را در فراگرد سنت بسیار حیاتی می داند. در واقع اگر پیشرفت تمدن بشری حاصل وجود سنت است، سنت نیز ماحصل کارکرد های نهاد خانواده است. بنا به نگاه موسس علم جامعه شناسی، خانواده جایی است که افراد آدمی در آنجا پیوستگی تاریخی را تجربه کرده و آنچه را که شرط تمدن است، یعنی انتقال نسل اندر نسل سرمایه های مادی و فراورده های معنوی را می آموزد. ظریف آنکه حفظ قوام خانواده در امروز خود از نتایج پایبندی یه سنت است؛ همچنان که سستی پایه های سنت در غرب و نوگرایی(!) آنها موجود فزونی خانواده های تک سرپرست و شکل گیری انواع متنوع(!) از آن- خانواده- شده است.
البته لازم به ذکر است که تاوان گستاخی بشر به سنت و طرد افراطی آن را انسان قرن بیستم و حال حاضر پرداخته و رویکرد محافظه کارانه تری نسبت به ترقی و سنت اتخاذ کرده است. این در حالی رخ داد که خود آگوست کنت به عنوان یک تجدد گرای اصیل دوران انقلاب فرانسه پایبند به سنت شناخته می شود. پایان کلام آنکه توجه به سنت اشاره به این نکته دارد که پیشرفت ماحصل یک دوره چهارصد ساله نیست، بلکه انباشت تجربه ای چندین هزار ساله است به قدمت انسان!
مطالب مرتبط: