وبگاه شخصی سعید هراسانی

این وبلاگ شخصی و تنها بیان کننده افکار، یادداشت ها و مقالات نویسنده می باشد

وبگاه شخصی سعید هراسانی

این وبلاگ شخصی و تنها بیان کننده افکار، یادداشت ها و مقالات نویسنده می باشد

وبگاه شخصی سعید هراسانی

سعید هراسانی
دانشجوی ارشد مطالعات توسعه دانشگاه تهران
saeid Harasani
Graduate student of Development Studies at university of Tehran
E.mail: saeid.harasani@yahoo.com
Good Luck

https://t.me/saeidharasani_ch

طبقه بندی موضوعی

نقدی بر برنامه ریزی اجتماعی و رفاه

سعید هراسانی | سه شنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۱۵ ب.ظ

در این یادداشت قصد دارم تا به نقد رشته برنامه ریزی اجتماعی و رفاه در ایران بپردازم. این مبحث را از آنجا شروع می کنم که در تهیه یک گزارش برای دانشکده در خلال بحث با مخاطبم به این سخن رسیدیم که من عنوان برنامه ریزی اجتماعی را برای این رشته قبول ندارم و نام مناسب این رشته سیاست گذاری اجتماعی می باشد. وی در برهان سخن خود به این نکته اشاره می کرد که اصلا در منابع انگلیسی رشته ای با این عنوان وجود ندارد، حال آنکه تنها در دانشگاه اکسفرد نیز می توان رشته هایی با عنوان Development, Social Policy and Planning و یا Urban policy and planning و غیره را پیدا نمود. این در حالی است که در مجلات معتبر بین المللی نیز از عنوان مقالاتی چون «مطالعه برنامه ریزی اجتماعی» استفاده شده است.

علاوه بر این محتوای رشته ای چون برنامه ریزی اجتماعی با سیاست گذاری اجتماعی تفاوت فاحشی دارد. اگر در سیاست گذاری اجتماعی مباحث اساسی حول محور رفاه می چرخد، این موضوع تنها بخشی از حوزه ورود برنامه ریزی اجتماعی می باشد. برنامه ریزی اجتماعی با متمرکز شدن بر پرورش متخصصان برنامه ریزی به دنبال هدفی متفاوت از رشته سیاست گذاری است. واحد هایی چون برنامه ریزی شهری، برنامه ریزی روستایی، ارزیابی پروژه، اقتصاد توسعه، برنامه ریزی منطقه ای، حقوق کار و دیگر واحد های مشابه تاکیدی بر عملگرا بودن این رشته می باشد. البته واحد هایی چون سیاست گذاری اجتماعی، تامین اجتماعی، زنان و سیاست اجتماعی، جامعه شناسی اوقات فراغت و بسیاری واحد های مشابه دیگر این گزاره را قوت می بخشند که برنامه ریزی اجتماعی همان سیاست گذاری اجتماعی می باشد.

  • سعید هراسانی

شهر اسلامی-ایرانی

سعید هراسانی | چهارشنبه, ۴ دی ۱۳۹۲، ۰۶:۴۱ ب.ظ

در سال های اخیر مفهوم شهر اسلامی-ایرانی بحث داغ پژوهشگران شهر سازی، معماری و علوم اجتماعی بوده است. به عبارت کلی تر دهه گذشته تمام مفاهیم با پسوند اسلامی مواجه گردیده، و شهر نیز از آن مستثنی نیست. در این گذار پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی به دنبال ارایه یک تعریف مناسب و صورتبندی شده از شهر اسلامی-ایرانی هستند.

در این میان، نویسنده بر آن است تا به این سوال پاسخ دهد که آیا اساسا مفهومی به با عنوان «شهر اسلامی-ایرانی» قابل تحقق است؟ آنچه در حال حاضر بی پاسخ مانده این است که اصلا منظور ما از شهر اسلامی چیست؟ در منابعی که من مطالعه کرده ام، هیچ تعریف واضح ای از شهر اسلامی نشده است و در بیشتر موارد ابعاد آن توضیح داده شده است. رحیمی در همین رابطه گفته است:

چهره کریه فقر، بی عدالتی، آلودگی، بی خانمانی، آموزش و بهداشت غیر مناسب، ترافیک و ده ها مشکل دیگر در بسیاری از شهر های کشورهای اسلامی، برازنده این دین الهی نیست و در عرصه جهانی، چهره اسلام را مخدوش کرده است. لذا، برای رسیدن به شهری پایدار و اسلامی، لازم است کشورهای اسلامی در ساخت مرفولوژیک ] ریخت شناسانه [ شهر های خود تجدید نظر کرده، مسائلی چون انسان گرایی، اندیشه گرایی، پیشرو گرایی، معنویت و اخلاق، جهت گیری های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، فیزیکی و محیطی را در راستای انسان شناسی، و سرانجام، خداگرایی و آخرت گرایی مد نظر قرار دهند.1

همانطور که ملاحظه می کنید، سخن از آرمانی است که ما را به شهر های توحیدی می رساند، ولی شاخص هایی که معرفی می شود ریشه در نظریات موجود دارد، مفاهیمی مثل پایداری، انسان گرایی، اندیشه گرایی و غیره که اگر چه ماهیتی اسلامی دارند، اما منشا غیر اسلامی و بیشتر انسانگرایانه غربی دارند.

  • سعید هراسانی

ایران، توسعه، غرب

سعید هراسانی | دوشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۲، ۱۰:۰۰ ب.ظ

زمانی که می خواهیم در رابطه با توسعه و توسعه یافتگی صحبت کنیم، باید خیلی مراقب باشیم. اول از همه باید توسعه را تعریف کرد که خودش یک کار دشوار است اما به هر حال ما یک تعریف از آن می آوریم که آشنایی مقدماتی نسبت به آن بدست آید. هنری برنستاین می گوید:«توسعه به معنای دستیابی به پیشرفت اقتصادی و اجتماعی از طریق دگرگون ساختن شرایط توسعه نیافتگی (بازده تولید پایین، رکود و کسادی، فقر) در کشور هایی است که با عناوین و القاب گوناگون مثل فقیر، توسعه نیافته، کم توسعه یا در حال توسعه به آنها اشاره می شود.»1

همانطور که می بینید، دیگر در تعاریف توسعه سخن از رسیدن به حد خاصی از سواد، بهداشت، امید به زندگی، درآمد سرانه و در عبارت کلی تر «رفاه» نیست. بلکه سخن از خارج شدن از وضع موجود است. البته این به معنای در نظر نگرفتن ایتم های مطرح شده نیست؛ بلکه منظور اصل قرار گرفتن یک هدف است. به هر نحو امروز ایران به عنوان کشوری جهان سومی2 یا در رده کشور های جنوب شناخته می شود و نخبگان و مردم آن قصد دارند تا از آن خارج و کشوری توسعه یافته شناخته شوند.

  • سعید هراسانی

واقعه اجتماعی از نگاه امیل دورکهایم

سعید هراسانی | يكشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۲، ۰۵:۳۹ ب.ظ

در تشریح این جمله از دورکهایم که « این علم (جامعه شناسی) تنها روزی می توانست به وجود آید که احساس شود که پدیده های اجتماعی هر چند مادی نیستند ولی اشیای واقعی و مستلزم مطالعه اند.» ابتدا باید مفهوم واقعه اجتماعی را از نظر دورکهایم به دست دهیم. در واقع باید ببینیم که وقتی دورکهایم می گوید شی واقعی، منظور او از شی چیست؟ وی می گوید: « شی هر موضوع معرفتی است که طبعا با عقل تداخل پذیر نیست؛ شی امری است که با شیوه ساده تجزیه و تحلیل روحی نمی توان به تصویر دقیق و درستی از آن دست یافت ...»1. در این تعریف یک نکته بسیار روشن است و آن اینکه از نگاه دورکهایم، علم جامعه شناسی، علمی نیست که آن را با فلسفه عمومی یکی بدانیم. یعنی برای شناخت صحیح از جامعه با استدلال محض عقلی نمی توان کاری را پیش برد.

به زبان ساده گفته دورکهایم در رابطه با پدید آمدن جامعه شناسی به این نکته اشاره دارد که علم جامعه شناسی تنها زمانی می توانست شکل بگیرد که ما به آن از خارج و به مثابه چیزی فراتر از امری فردی و درونی نگاه کنیم. وی برای این نشان دادن صحت این مطلب مثال های فراوانی می آورد و همچنین تعریف مفصلی از واقعه اجتماعی و تمایز آن از سایر حوزه ها بیان می دارد.

  • سعید هراسانی

جامعه شناسی هویت؛ مورد: « شهر من؛ دامغان» اثر مجتبی نادعلی زاده.

سعید هراسانی | چهارشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۲، ۰۲:۱۰ ب.ظ

ابنا بشر همواره خود را به هویتی1 که برای خود ساخته اند، ارجاع می دهند. هر چند انتصابی لاکن محل زندگی هر فرد، یکی از پایه های اساسی وی برای معرفی خود می باشد: « من دامغانی هستم!»، «شما از کجایید؟» و سوالات متداول دیگر، محتوایی مناسب برای شروع یک گپ می باشد، و به عبارتی ساده تر در شروع روابط، زمانی که ما نمی توانیم وارد جزئیات هویتی طرف مقابل شویم، از چنین سوال هایی شروع می کنیم. توجه داشته باشید که هویت افراد بستری برای شروع یک مکالمه نیست، بلکه فرایندی است که هسته اصلی فرد را تشکیل می دهد و بعد اجتماعی هویت هسته اصلی فرهنگ مشترک اجتماع او نیز است.2 در کنار اینها عده ای ممکن است به دلایل متفاوت از جمله ارضا نشدن از هویت مکانی3 خود و یا تحقیر شدن به سبب انتصاب به آن مکان و غیره از این وجه هویتی خود فرار کنند. این امر از آنجا نشات می گیرد که هویت های اجتماعی وضعیتی شکننده دارند. شکنندگی آنان ناشی از ایده آل گرا بودن آنها می باشد و بنا بر این زمانی که با واقعیت رو به رو می شوند، در وضعیت تضاد با آن قرار می گیرند.4 با این حال اکثر افراد جامعه به شهر و مکان زیست خود احساس تعلق می کنند.

در کنار تمام آنچه گفته شد، پدیده جهانی شدن5 تعلق افراد به محل زندگی خود را تحت تاثیر قرار داده و مفهوم جهان وطن6 را بسط داده است. این وضعیت با تمام مزایایی که دارد، به نوعی احساس مسئولیت و تکلیف افراد به مکان زیستشان را کمرنگ کرده و بیم بی تعهدی شهروندی را پدید آورده است. چرا که حول محور هویت گروهی، فرهنگ نیرومند حمایت و پشتیبانی رشد می کند.7 البته توجه به این نکته نیز ضروری می باشد، زمانی که فرد هویت مکانی خود را از دست می دهد، بی هویت نمی شود بلکه خود را شهروند جهانی8 می یابد لاکن به هر نحو، تعهد وی به زیست بومش را از دست می دهد. این حالت زمانی که متعلقات فراوانی جدا از تعلقات زیست مکانیش بدست آورد تشدید می شود.

  • سعید هراسانی