برنامه ریزی اجتماعی چیست؟
در ابتدای بحث برای مشخص کردن چیستی برنامه ریزی اجتماعی ابتدا باید یک خلط را تبیین نمود. در مرحله عملی و نظام هدفگذاری و تعیین مسیر با دو گام رو به رو می شویم که نام یکی سیاست گذاری اجتماعی است و در بالا دست قرار دارد، و گام دیگر برنامه ریزی است، که در ذیل سیاست گذاری می گنجد. حواله این گام ها به عرصه دانش و قرار دادن برنامه ریزی اجتماعی در ذیل سیاست گذاری یا به عبارت بهتر سیاست اجتماعی ما را با اشتباه منطقی مواجه می کند.
همانطور که در اکثر متون سیاست اجتماعی یافت می شود، برای سیاست اجتماعی پنج حوزه در نظر گرفته می شود: مسکن، آموزش، بهداشت، اشتغال و تامین اجتماعی. تمامی برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های داخل در این حوزه مربوط به علم سیاست اجتماعی می شود. سیاست اجتماعی آشکارا از هر طرف به رفاه مربوط می شود و موضوع بلا منازع آن درتمام محافل آکادمیک، رفاه اجتماعی است.
با توجه به مطالب بالا حوزه سیاست اجتماعی مشخص می شود. حال در مسیر بررسی چیستی برنامه ریزی اجتماعی باید دو نکته را تببین و مرتفع نمود. عده ای با همان استدلال بالا برنامه ریزی را تنها یک گام عملی در زیر سیاست گذاری اجتماعی تلقی می کنند و ماهیت آن را با سیاست اجتماعی مشخص می کنندو عده ای دیگر با توجه به پنج حوزه رفاه و اشاره به آرمان نهایی توسعه آن را نیز در زیر علم سیاست اجتماعی قرار داده و می گویند: چون هدف توسعه رفاه اجتماعی ( به اشتباه یکی گرفته شده با توسعه انسانی) است، بنا بر این همان علم سیاست اجتماعی است.
در ادامه نویسنده خواهد گفت چرا چنین التغاطی اشتباه است اما عنصر اصلی این اشتباه و خلط همانا عدم توجه به امر واقع و خلط آن با هدف ثبوتی هدف توسعه است. همان طور که همیشه بیان کرده ام، هدف توسعه انتقال وضعی کشور از شرایط پیرامونی به شرایط مرکزی است و در این مسیر همیشه مصلحت گرایی عنصر مهم بازی است. حتی می توان با احتیاط گفت که بین توسعه و سیاست اجتماعی ( رفاه) تناقضی وجود دارد که هر چند ذاتی نیست، اما نمی توان آن را نادیده گرفت.
در اکثر مواقع و با اغماض در تمامی کشور هایی که در مسیر توسعه قرار گرفته اند، ابتدا با توجه به مقتضیات توسعه(!) در مقابل سیاست اجتماعی قرار می گیرند. تمام الگوهایی که مبتنی بر ایجاد سرمایه در منطقه، الگوهای نا متوازن رشد و غیره هستند، مستقیما رفاه اجتماعی را هدف گرفته اند. اگر چه گفتمان حاضر توسعه رد چنین رویکرد هایی است و بر توانمندسازی افراد بومی جامعه تاکید می کند، اما هنوز این واقعیت که گام اول توسعه افزایش سرمایه مالی منطقه ( مبتنی بر هر چیز که می خواهد باشد) است.
اما هدف اصلی این مقال روشن ساختن چیستی برنامه ریزی اجتماعی است. علاوه بر آنچه که در بالا آورده شد، و آن این که برنامه ریزی عملی تر، منطقی تر، علمی تر( چه در مرحله عمل و چه دانش) و متعادل تر از سیاست اجتماعی است؛ یعنی بر خلاف سیاست اجتماعی در دوراهی «آزادی- برابری» شقه شقه نمی شود، آرمان ها و ارزش ها را به درون خود راه نمی دهد و تنها تلاش می کند که از هر طریقی با حداقل تبعات اجتماعی به هدف خویش نایل شود؛ بلکه بر حوزه ای وسیع تر از سیاست اجتماعی توجه دارد، تا آنجا که شاید در برنامه ریزی توسعه در مقابل سیاست اجتماعی هم قرار گیرد و یا اصلا به موضوعی متفاوت از اینها بپردازد. انقلاب سفید محمد رضا شاه پهلوی، تعریف قطب های توسعه اصفهان، اراک، تبریز، قزوین، اهواز و غیره را می توان از این دست مقولات در نظر گرفت. علاوه بر تمام این مثال ها برنامه ریزی در کشور های لیبرال می تواند بیش از آن که در جهت افزایش رفاه باشد، به عنوان نجات دهنده بازار تلقی شود.
در کنار تمام اینها از نظرگاه نویسنده این یادداشت، سیاست گذاری هم در قلمرو برنامه ریزی اجتماعی قرار می گیرد و جدای از علم سیاست اجتماعی است. آنچه در این مقال آورده شد، تنها نگاه سلبی به برنامه ریزی داشت و تنها هدفش این بود که بگوید برنامه ریزی اجتماعی همان سیاست اجتماعی نیست. آنکه برنامه ریزی اجتماعی چیست، حرفی است دیگر که ان شا الله در آینده تلاش نویسنده حداقل روشن ساختن آن برای خودش است.
نکته مهمی که به عنوان ختم این یادداشت لازم است بیان شود، اشاره به اشخاصی دارد که علاقه دارند، سیاست اجتماعی را به عنوان مفهومی نظیر علوم اجتماعی درآورند. باید توجه داشت که اگر بخواهیم همه چیز را به سیاست اجتماعی مربوط کنیم، دیگر نمی توانیم تعریفی مانع از سیاست اجتماعی بیان داریم، چرا که ذاتا بشر به دنبال نیل به رفاه است و بنابر این همه افعال او ذیل سیاست اجتماعی می گنجد. از نگاه نگارنده تنها آنجا علم به کمک بشر می آید که موضوعی محدود را به صورت روشمند مورد توجه قرار دهد.
مطالب مرتبط:
مرحوم آیت الله سید محمدباقر مجتهد سیستانی (ره) پدر آیت الله سید علی سیستانی تصمیم می گیرد برای تشرّف به محضر امام زمان (عج) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زیارت عاشورا بخواند. در یکی از جمعه های آخر، نوری را از خانه ای نزدیک به مسجد مشاهده می کند. به سوی خانه می رود می بیند حضرت ولی عصر امام زمان (عج) در یکی از اتاق های آن خانه تشریف دارند و در میان اتاق جنازه ای قرار دارد که پارچه ای سفید روی آن کشیده شده است. ایشان می گوید هنگامی که وارد شدم اشک می ریختم سلام کردم، حضرت به من فرمود: «چرا اینگونه به دنبال من می گردی و این رنج ها را متحمّل می شوی؟! مثل این باشید- اشاره به آن جنازه کردند- تا من بدنبال شما بیایم!»
بعد فرمودند: «این بانویی است که در دوره کشف حجاب- در زمان رضا خان پهلوی- هفت سال از خانه بیرون نیامد تا چشم نامحرم به او نیفتد.»